این داستان وابسته به دوران اصر حجر قدیم است
در زمان روم قدیم جنگ خونینی میان اشرافیان و خون آشامان که زمانی برده های آنها بوده اند در گرفته است . در دوران تاریکی جوانی گرگینه به نام Lucian (Sheen) به رهبری قدرتمند پادشاه بیرحم خون آشامان که در بند آنها بوده برای مقابله با جنگجویان اسکاندیناوی بر می خیزد .
در بین جنگ ارتش خون آشامان و کشمکش برای آزادی لوسین عاشق سونجا (یا همان میترای خودمون) می شود .